داستان کوتاه ببخشیم و بگذاریم

هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پیرمرد کمی ضرر زد.

پیرمرد کینه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصمیم گرفت از حیوان انتقام بگیرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد.

روباه شعله ور در مزرعه به اینطرف و آن طرف می دوید و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش.

در این تعقیب و گریز، گندمزار به خاکستر تبدیل شد…

نتیجه اخلاقی: وقتی کینه به دل گرفته و در پی انتقام هستیم، باید بدانیم آتش این انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت!

** @melissir **

رمان مریلا

درمورد دختری که برادر ناتنیش سعی داره بهش تجاوز کنه اما مادرش میرسه و نمیذاره که این اتفاق بیفته و از اون طرف روانشناسی که با دختره دوست میشه اما برادر روانشناس ..... 

رمان نگاه خاص

خلاصه:

دختری به اسم ترلان که نامزدش سر عقد ولش می کنه و ترلان دوساله در به در دنبال نامزدشه و ارسلان برادرش بهش کمک می کنه تمام خانواده ترلان اونو پس زدن بخاطر اینکه این نامزدی رو قبول نداشتم داداشش باهاش همراه شد ولی اونم به خواهرش خیانت کرد....

رمان بی گناه فاحشه شدم

رمان درباره دختری هست که بخاطر بی پولی مجبور میشه برای عمل خواهرش تن به کاری به اسم فاحشه ای بده اونم فاحشه ای از جنس پاکی، فاحشه ای باکره و از اون طرف دکتر معروف خارجی که بیماری جنسی داره و تحریک نمیشه اما با دیدن آنا.. . 

رمان ملکه من

رمان ملکه من رمانی با ژانر عاشقانه تخیلی صحنه دار در خدمت همه شما عزیزان قرار میگیرید این رمان فصل اولش تموم شده و فصل دومش به صورت آفلاین در حال تایپ است💓